حسن حیرانی : ارتش سایبری مریم پاک رهایی ـ فرقه مجاهدین خلق (قسمت دوم)
به هرحال اين موضوعات نقل بحث افراد بود که فلانی هم رفت یا فلانی در رفت یا اینکه خوش به حال فلانی كه خانوادهاش از خارج آمده و او را بردن هتل و ديگه برنگشت. به هر حال از این صحبت ها و موضوعات و رد و بدل شدن چنین حرفهایی در بین نفرات که اصطلاحاً به آن گفته میشه صحبت های ضد تشکیلاتی برای مسئولین و رهبران این فرقه بسیار آزار دهنده بود. یک روز در نشست صوتي که توسط “مریم پاک رهايی” از پاریس برگزار مي شد وی گفت که ما باید فضای مجازی ایران را تسخیر کنیم و کل ارتش آزادیبخش در هيبت ارتش سایبری وظيفه رهبری قیام را در ایران به عهده خواهد گرفت و آسمان فضای مجازی ایران را در خواهد نورديد. که این نشست بسیار با شور وفتور نفرات مواجه شد و مسئولينی كه كما فی السابق كارشان باد زدن كباب بحثهای خواهر مريم بود در وصف اين فرمان جديد نغمه ها سرودند كه چنين خواهد شد و چنان خواهد شد. بعد از چند روز هم میزان زیادی كه آن موقع من شنیدم ۲۵۰۰ کامپیوتر pc به صورت دست دوم که البته گفته میشد که از وزارت دفاع خریداری شده به داخل مناسبات آورده شد. به دستور مسئولین شروع به باز کردن حساب های توییتری با شماره تلفن ها و موبایل های بسیار ساده ای که نسل آن مال ۱۰ سال پیش بود که به هر کس داده شده بود کردیم. پروژه تسخير آسمان فضای مجازی ايران گام به گام شروع شد و بر روي آن کار شد. از روی توانمندی های افراد تعدادی در حسابهای عربی و تعدادی در حساب های انگلیسی و بخشی هم در حسابهای فارسی سازماندهی شدند تا در رابطه با انتشار اخبار مقاومت ایران!! کار کنند. این کار كم كم شکل گرفت تا اینکه پس از مدتی در رابطه با قسمت مربوط به داخل ایران چون اکثر جوان ها در فضای تلگرام کار می کردند يك سری حساب های تلگرامی صرفاً برای نفراتی که درقسمت داخل کار میکردند باز شد تا …
ارتش سایبری مریم پاک رهایی ـ فرقه مجاهدین خلق (قسمت دوم)
حسن حیرانی ، تیرانا، سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 01.04.2019
در مطلب گذشته ، به پیش گفتار ، و زمینه های شکل گیری تشكيل ارتش سايبری اشاره کردم.
3- ارتش سايبري مريم پاك رهايي در ليبرتی
بعد از ضرب العجل دولت مالكي مبني تخليه اشرف و به دنبال آن حضور در كمپ موقت عبور قبل از اخراج از عراق در كمپی كه لیبرتی شناخته ميشد به طور محدود و پراکنده در فصولی از سال مانند کمی قبل و بعد از سیرک سالانه ویلپنت در پاریس در حمایت از رهبری فرقه و خط و خطوط سياسي فرقه و انتشار اخبار باصطلاح مقاومت تعدادي از نفرات كه البته عمدتا نفراتی دستچین شده شامل آقازاده ها و کلا کسانی که در حاشیه امن به سر میبرند به این کار اختصاص داده میشدند.
ما در حالی روی صفحه فیسبوک کار میکردیم که هیچ تصویری از صفحه فيسبوك و يا توييتر را نمی دیدیم. حتی خودمان نمی دیدیم داریم چکار میکنیم و نفراتی که مثلاً فرند و يا دوست ما هستند در این صفحه چه چیزی را برای ما ارسال کرده اند. چون طوری تنظیم کرده بودند که صفحه دیده نمیشد وبه ما میگفتند شما نیازی هم ندارید که چیزی را ببینید چون یک خواهر مسئول که حرز (محافظ) انقلاب شما می باشد كه منظور همان انقلاب ايدوئولوژيك “مريم پاك رهايی!” بود. كه این “حرز” در اتاق کناری نشسته و صفحه را چک میکند اگر نکته خاصی باشد ایشان به برادر مسئول می گوید او هم به شما بگوید که چکار کنید. البته ما هيچ وقت مكانيزم اين “محرميت” بين خواهران و برادران مسئول با يكديگر را نفهميديم!؟!؟
4- ارتش سايبري مريم پاك رهايي در ورود به تيرانا
وضعیت گذشت تا اینکه با دخالت و پا در میانی آمریکا و آمدن شخص جان کری به آلبانی و درخواست او از دولت اینجا برای پذیرفتن فرقه رجوی، النهایه ما هم همگی به اینجا آمدیم. در ابتدای امر در آپارتمان هایی در منطقه ای به نام “كشار” در تیرانا اسکان داده شديم که توسط کمیساریای عالی پناهندگان كرايه شده بود. در ابتدا و روزهای اول وضعیت زیاد جالب نبود چون شروع مشکلاتی بود که قبلا در وضعیتی که از نظر ناامنی در عراق وجود داشت به چشم نمی آمد. در زندگی آپارتمان نشینی مشکلاتی شروع شد که خود رهبران فرقه هم پیش بینی آنرا نکرده بودند. مثلاً ازآنجایی که میدانید در درون مناسبات فرقه هیچ تلویزیونی وجود ندارد و هیچ کانالی که افراد آن را ببينند و یا حتی کامپیوتر شخصی یا حتی یک گوشی اندروید و اینها، همه جزو حرامات یک فرد انقلابی، که البته فرقه رجوی آن را اينگونه توصیف میکرد، بود.
در آپارتمان ها تلویزیون وجود نداشت یا کسی وسیله سرگرمی نداشت. این باعث شده بود که بعد از شام هر روز غروب در خیابان جلوی بین آپارتمان ها افراد قدم بزنند چون داخل آپارتمانها گرم و وسیله خنک کننده ای هم نداشت و یا حتی وسیله سرگرمی مثل تلویزیون. افراد داخل خیابان قدم می زدند و با هم صحبت می کردند. وضعیت زیاد جالب نبود برای اینکه بیش از هزار مرد در داخل محوطه این آپارتمان ها همه بیکار سیگار به دست، دو نفر دو نفر، سه نفر سه نفر، با هم در حال صحبت بودند. صحنه ای بود که خیلی خیلی مسئولین فرقه را عذاب میداد.
وضعیتی راه افتاده بود بی شباهت به گذشته. چونکه قبلاً در اشرف صحبت دو نفر “شعبه ای از سپاه پاسداران” و “وزارت اطلاعات” محسوب می شد و بسیارتيز و تند با آن برخورد می شد. اما الان هر شب همه با این وضعیتی كه به وجود آمده بود داشتند با هم گپ ميزدند. هر روز در بريف های روزانه كه صبح بعد از صبحانه خوانده ميشد در رابطه با آن تذکر داده میشد که بعد از شام در واحدهای آپارتمان بمانید و در داخل خیابان قدم نزنید چون از همسایه ها و بلوک های آپارتمانی مجاور دارند این وضعیت را نگاه می کنند و اين وضعیت خیلی عجیبی است برای آنها که این همه مرد از غروب تا یازده دوازده شب دارند تو خیابان کوچک از این سو به آن سو با هم قدم می زنند. واقعا هم که مثل حیاط زندان شده بود که افراد برای هواخوری بیرون می آیند.
چندی از این گذشت و مسئولین هم به شدت در حال نشست و برنامه ریزی برای اینکه چه کنیم افراد همه بیکار هستند و طبیعی است که این وضعیت پیش آمده پیامدهای ناگواری از نظر ايدوئولوژيك تشكليلاتی خواهد داشت چون درآن روزها افرادی بودند که مناسبات را ترک میکردند یا فرار می کردند و خودشان را به كميساريای عالی پناهندگان معرفی ميكردند وديگه سران فرقه نميتونستند انواع كاغذهايی كه خودشان تهيه كرده بودند وكلی امضا های دروغی كه البته هيچ ارزش قضايی هم نداره از آنها بگيرند.
به هرحال اين موضوعات نقل بحث افراد بود که فلانی هم رفت یا فلانی در رفت یا اینکه خوش به حال فلانی كه خانوادهاش از خارج آمده و او را بردن هتل و ديگه برنگشت. به هر حال از این صحبت ها و موضوعات و رد و بدل شدن چنین حرفهایی در بین نفرات که اصطلاحاً به آن گفته میشه صحبت های ضد تشکیلاتی برای مسئولین و رهبران این فرقه بسیار آزار دهنده بود.
5- استارت كار ارتش سايبري در تيرانا
یک روز در نشست صوتي که توسط “مریم پاک رهايی” از پاریس برگزار مي شد وی گفت که ما باید فضای مجازی ایران را تسخیر کنیم و کل ارتش آزادیبخش در هيبت ارتش سایبری وظيفه رهبری قیام را در ایران به عهده خواهد گرفت و آسمان فضای مجازی ایران را در خواهد نورديد. که این نشست بسیار با شور وفتور نفرات مواجه شد و مسئولينی كه كما فی السابق كارشان باد زدن كباب بحثهای خواهر مريم بود در وصف اين فرمان جديد نغمه ها سرودند كه چنين خواهد شد و چنان خواهد شد. بعد از چند روز هم میزان زیادی كه آن موقع من شنیدم ۲۵۰۰ کامپیوتر pc به صورت دست دوم که البته گفته میشد که از وزارت دفاع خریداری شده به داخل مناسبات آورده شد.
به دستور مسئولین شروع به باز کردن حساب های توییتری با شماره تلفن ها و موبایل های بسیار ساده ای که نسل آن مال ۱۰ سال پیش بود که به هر کس داده شده بود کردیم. پروژه تسخير آسمان فضای مجازی ايران گام به گام شروع شد و بر روي آن کار شد. از روی توانمندی های افراد تعدادی در حسابهای عربی و تعدادی در حساب های انگلیسی و بخشی هم در حسابهای فارسی سازماندهی شدند تا در رابطه با انتشار اخبار مقاومت ایران!! کار کنند. این کار كم كم شکل گرفت تا اینکه پس از مدتی در رابطه با قسمت مربوط به داخل ایران چون اکثر جوان ها در فضای تلگرام کار می کردند يك سری حساب های تلگرامی صرفاً برای نفراتی که درقسمت داخل کار میکردند باز شد تا آنها بتوانند از طریق تلگرام هم اخبار مقاومت را مثلاً “پروموت” کنند یا همان انتشار دهند و هم این که با استفاده از فضای “چت پرایوت” که در تلگرام وجود دارد بتوانند با نفر چت كنند و در صورت امکان وی را عضو گیری و جهت کارهای تبلیغاتی به نفع فرقه رجوي در داخل ایران استفاده كنند. این کار باعث شد که برای نفراتی که به هرحال سالیان اینترنت ندیده بودند و یا حتی دفعه اولشان بود که صفحه اینترنت و گوگل را می ديدند جذاب باشد مخصوصا اینکه دیگه مثل اشرف و لیبرتی اینطور نبود که افراد نتوانند صفحه اینترنت را ببینند و سانسور باشد. به هرحال تا مدتی اين وضعيت ادامه داشت تا اینکه کم کم ضوابط فرقه ای بر روی کار افراد ساری و جاری شد.
/////////////////////////////
حسن حیرانی: ارتش سایبری مریم پاک رهایی (قسمت اول)
حسن حیرانی: ارتش سایبری مریم پاک رهایی (قسمت اول)
به هر حال نفراتی که در بالای فرقه رجوی مشرف و مطلع ازموضوعات و شرايط بودند ميدانستند که علت این عقب ماندگی در صحنه سياسي اوضاع و تحولاتی که در ایران به وجود آمده، و اینکه نتوانستند حتی کوچکترین اسمي و يا موج سواری بر روی آن اعتراضات اجتماعي بکنند، ناشی از عقب ماندگی فکری و پس ماندگی ذهنی خودشان بوده که خودشان و نفراتشان را در همان فضای به اصطلاح استریل و پاك و به دور از هرگونه ارتباطات با فضای جامعه عادی نگه داشته بودند. از آن پس که همزمان شده بود با بسته شدن درب قلعه اشرف توسط دولت عراق و دیگر تشكيلات نميتوانست نفرات را به اسم كارانتفاعی به سوله های بسیار غیر استاندارد به نام مسقفات که قبلاً انبارهای مهمات بوده ببرد و در آن كانكس براي فروش توليد كند. بنابراین این دو عامل باعث شد که به طور محدود و بسیار مانیتور شده بدون دیدن خود صفحه فیسبوک افراد صفحاتی که برایشان درست شده بود به طور مکانیکی يا همان ربات یکسری اخبارها را در حمایت از مقاومت خونبار!! برای خلق قهرمان انتشار بدهند!!. همان موقع هم گفته می شد که هدف از این کار شکستن بایکوت رسانه ای است که رسانه های استعماری در همبستگی با ارتجاع حاکم در ایران علیه مقاومت!! ايجاد كرده اند. به هر حال این وضعیت که بسیار متعفن و شرم آور و خیلی توهین آمیزو تحقیرآمیزی بود که بر ما گذشت.
ارتش سایبری مریم پاک رهایی (قسمت اول)
حسن حیرانی، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی
ارتش سایبری مریم پاک رهایی (قسمت اول)
1- پيش گفتار
با سلام دوستان
پس از این که بالاخره در آلبانی توفیق حاصل شد و توانستم خودم را از فرقه رجوی نجات بدهم و پس از مدتی که طول کشید تا بتوانم روی پای خودم بایستم و تا حدودی ضربات ناشی از اسارت در فرقه مجاهدین را پشت سر بگذارم ، در هفته های اخیر مصاحبه هایی با شبکه های مختلف از جمله “تلویزیون کانال چهار انگلستان” ، “شبکه تلویزیونی الجزیره” ، “شبکه تلویزیونی تی آر تی ترکیه” ، “نشریه گاردین” ، “نشریه ایندیپندنت” و تعدادی دیگر انجام دادم که به وضعیت سازمان مجاهدین خلق ایران، سابقه و وضعیت کنونی آنها در آلبانی پراخته ایم و پرداخته اند.
در رابطه با خلاصه ای از آنچه که در شبکه الجزیره انگلیسی از افشاگري اينجانب ميخواستم نكاتي را به سمع و نظر محترم شما برسانم. من باب اطلاع شما دوستان، مطالبي كه درشبكه الجزيره در رابطه با تروريسم اينترنتي فرقه رجوي پخش شد به دلیل فشردگی برنامه بسیار کوتاه بود. از این رو دیدم آنچه که در الجزیره گفته ام را به سمع و نظر شما دوستان و خوانندگان عزیز ميرسانم.
2- بيوگرافی تشكيل ارتش سايبری
اینکه چطور و چگونه و در پی چه حوادث و اتفاقاتی اين به اصطلاح ارتش سایبری مریم پاک رهایی شکل گرفت سعي ميكنم كه درحد آنچه كه در حد توان و قلم اينجانب باشد را از نطفه تا بلوغ هرچند با كم وكاست برايتان عنوان كنم.
وقتی که ما در عراق بودیم چه در اشرف و چه در کمپ لیبرتی از همه دنیا کلا قطع و در یک فضای بسیار “انقلابی!!” و آکنده از”عطوفتهاي انسانی!!” و “استریل!!”، البته به قول “رهبران پاکباز و پاکباخته آن مقاومت خونبار” بودیم. ولی بعد از اعتراضاتی که در پی انتخابات سال ۸۸ در ایران شکل گرفت و اسم رهبران اصلاح طلب ایران بر سر زبانها و شبکه های خارجی افتاد این موضوع خیلی بر تشكيلات بي همتاي “سازمان پرافتخار مجاهدين!!!” گران آمد و ایجاد اما و اگرها و ابتلائات سیاسی براي اعضاء به وجود آورد که اصطلاحا در درون مناسبات فرقه به آن “لب پر سیاسی” می گفتند. تا جایی که خود رهبر فرقه مجبور به نشستهای چندین روزه در رابطه با حوادث آن روزها شد که برای بسیاری از افراد قانع کننده نبود كه البته به آنها با لحن محترمانه وگاها تندتر گفته ميشد اين چيزهايي كه تو ميگی و استدلال ميكني چيزی جز ولگردی سياسي نيست واين اعتراضات چيزی جز كف روی آب نيست و در ادامه هم آيه معروف كف روی آب به كناری ميرود و …. را میخواندند. (فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَاَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الاْرْضِ)
آنهایی هم که تظاهر می كردند كه قانع شده اند عمدتا صاحبان منصب و کرسی هایی در داخل مناسبات فرقه بودند که البته این بیچاره ها یاد آور همان گوسفندهای مزرعه حیوانات بودند که تا اسنوبال می گفت گود (Good)همه میگفتن گود گود گود و تا ميگفت بد (Bad) همشان ميگفتند بد بد بد .
به هر حال نفراتی که در بالای فرقه رجوی مشرف و مطلع ازموضوعات و شرايط بودند ميدانستند که علت این عقب ماندگی در صحنه سياسي اوضاع و تحولاتی که در ایران به وجود آمده، و اینکه نتوانستند حتی کوچکترین اسمي و يا موج سواری بر روی آن اعتراضات اجتماعي بکنند، ناشی از عقب ماندگی فکری و پس ماندگی ذهنی خودشان بوده که خودشان و نفراتشان را در همان فضای به اصطلاح استریل و پاك و به دور از هرگونه ارتباطات با فضای جامعه عادی نگه داشته بودند.
از آن پس که همزمان شده بود با بسته شدن درب قلعه اشرف توسط دولت عراق و دیگر تشكيلات نميتوانست نفرات را به اسم كارانتفاعی به سوله های بسیار غیر استاندارد به نام مسقفات که قبلاً انبارهای مهمات بوده ببرد و در آن كانكس براي فروش توليد كند. بنابراین این دو عامل باعث شد که به طور محدود و بسیار مانیتور شده بدون دیدن خود صفحه فیسبوک افراد صفحاتی که برایشان درست شده بود به طور مکانیکی يا همان ربات یکسری اخبارها را در حمایت از مقاومت خونبار!! برای خلق قهرمان انتشار بدهند!!. همان موقع هم گفته می شد که هدف از این کار شکستن بایکوت رسانه ای است که رسانه های استعماری در همبستگی با ارتجاع حاکم در ایران علیه مقاومت!! ايجاد كرده اند. به هر حال این وضعیت که بسیار متعفن و شرم آور و خیلی توهین آمیزو تحقیرآمیزی بود که بر ما گذشت.
///////////////////////////