Rajavi-masoud-mostafa 260-410

فرامرز دادرس: آیا پسر رجوی هم موفق به فرار از آلبانی شد؟

آیا پسر رجوی هم موفق به فرار از آلبانی شد؟

فرامرز دادرس، کارشناس اطلاعاتی، صفحه فیسبوک، هجدهم دسامبر ۲۰۱۷:… بسیاری از ایرانیان به یاد می آورند که در سال ۱۳۶۰ خورشیدی پس از کشته شدن موسی خیابانی نفر دوم فرقه و اشرف ربیعی همسر مسعود رجوی در یک خانه تیمی، اسدالله لاجوردی جلاد اوین ! در تلویزیون رژیم نمایان شد در حالی که کودک چند ماهه ای را در آغوش خود گرفته بود ، از آن کودک … 

لینک به منبع

آیا پسر رجوی هم موفق به فرار از آلبانی شد؟

فرامرز دادرس کارشناس اطلاعاتی در پی ریزش شدید اعضای فرقه در آلبانی و فرار ده ها تن از مسئولین میانی، فرماندهان و اعضاء، امروز خبری منتشر شد که مصطفی رجوی، فرزند مسعود رجوی و اشرف ربیعی، از بازداشتگاه مجاهدین در آلبانی گریخت و به موج فراریان فرقه پیوست. خبر جالب و در عین حال باورنکردنی بود.

بسیاری از ایرانیان به یاد می آورند که در سال ۱۳۶۰ خورشیدی پس از کشته شدن موسی خیابانی نفر دوم فرقه و اشرف ربیعی همسر مسعود رجوی در یک خانه تیمی، اسدالله لاجوردی جلاد اوین ! در تلویزیون رژیم نمایان شد در حالی که کودک چند ماهه ای را در آغوش خود گرفته بود ، از آن کودک به نام مصطفی رجوی نام برد. این کودک به والدین مسعود رجوی در ایران تحویل داده شد ولی پس از مدتی به خارج و به نزد پدرش مسعود فرستاده شد.

مصطفی رجوی که گاهی به او محمد هم گفته می شود سال ها پیش به فرانسه آمد و در محلی به اتفاق اشرف، دختری حاصل ازدواج مریم قجر و مهدی ابریشمچی زندگی می کرد. در این محل سه خدمتکار، یک راننده و دو محافظ از طرف فرقه از این دو کودک مراقبت می کردند.

مصطفی و اشرف، هر دو بزرگ شدند و به شهادت آگاهان به شکل شدّیدی (لوس) بار آمدند. اشرف به آموختن زبان خارجی و پیانو پرداخت و مصطفی هم مانند جوانان فرانسوی بار آمد.
بعد ها مسعود رجوی پسرش مصطفی را وادار کرد که به عراق و پایگاه اشرف برود. ولی خلق و خوی این جوان با زندگی در عراق و پایگاه سازگار نبود و از همان آغاز بنای ناسازگاری گذاشت.

در مقاطعی دیده شده بود که مصطفی در جمع اعضای فرقه به زبان های فرانسه و فارسی به پدرش مسعود فحاشی می کرد.

چند روز پیش از آغاز حمله نظامی آمریکا به منظور سقوط صدام حسین ، مصطفی را به پاریس فرستادند و برای او حقوق مقرر کردند به شرط آن که با کسی رابطه برقرار نکند و حتی برایش با سه هویت گوناگون اوراق شناسایی و پاسپورت ساختند.

اشرف دختر مریم قجر و مهدی ابریشمچی هم مخالف بساط فرقه بود، ولی چون کمتر بر سرش فریاد و هوار می کشیدند آرامتر بود و برای اشرف هم مقرری تعیین شد و در گوشه ای زندگی می کرد.

یکی از شاهدین معتبر و جدا شده از فرقه به من گفت: « هم مصطفی و هم اشرف عملا افرادی فرانسوی محسوب می شوند و خلق و خوی ایرانی ندارند. مصطفی در اشرف یک بار دیده شده که فریاد میزده و فحش میداده به پدرش که “سهم من را بده والا همه جا آبرویت را میبرم و ….” که بعد مدتی غیب شده ودوباره باز برگشت»

گفته می شد که مصطفی در خانه ای در آلبانی زندگی می کرده ولی این خبر هنوز تاًیید نشده است.

امروز هم شنیدم که مصطفی جوان سی و شش ساله بالاخره از فرقه جدا شده و برای خودش صفحه فیس بوک به راه انداخته است.

اگر چنین باشد، بایستی به مصطفی رجوی درود و شادباش فرستاد که راه خود را از فرقه فاسد جدا کرده است. باشد که این درسی برای دیگر اسیران فرقه باشد.

به هر حال گذشته از همه مسائل پیش آمده ، مصطفی رجوی هم یک فرزند ایران می باشد، و گناه پدر را به پای پسر نباید نوشت.

(پایان)

Rajavi-masoud-mostafa 260-410

پاسخ دهید