سیاوش رستار: وحشت فرقه مجاهدین از خانواده ها در آلبانی هم ادامه دارد
بله همین شرایط دارد در البانی دنبال میشه. منجمله برای خود من .خانوم من را نمی گذارند به آلبانی بیاید و هزار توطئه راه انداخته است تا در آلبانی هسته خانواده شکل نگیرد. اگر سیاوش رستار ها در آلبانی تشکیل خانواده بدهند و بتوانند زندگی طبیعی خودشان را داشته باشند سایر افراد ناراضی هم می بینند که پس جز مرگ راه دیگری به نام زندگی هم وجود دارد و هر کس هم خواست در هر مسیری فعالیت سیاسی خودش را داشته باشد . چرا مجاهدین نباید اجازه بدهند و با خریدن افراد در سیستم های اداری آلبانی و کمیساریای عالی پناهندگان این موانع را ایجاد کنند. خود سازمانه که دارد تلاش میکنه که با انواع واقسام ترفندها که هیچ خانواده ای نتواند به آلبانی بیاید. من این را بارها به نفرات مختلف وبه خانواده خودم گفتم وبه خانوم خودم گفتم.
وحشت فرقه مجاهدین از خانواده ها در آلبانی هم ادامه دارد
06.12.2016 ـ مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار آخرین فرد جداشده از مجاهدین در آلبانی ـ قسمت هفتم ـ وحشت مجاهدین از خانواده ها در آلبانی هم ادامه دارد
مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار آخرین فرد جداشده از مجاهدین در آلبانی ـ قسمت اول
مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار آخرین فرد جداشده از مجاهدین در آلبانی ـ قسمت دوم
مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار ـ مسعود رجوی در 19 فروردین 1391 در اشرف دنبال ” خون” بود قسمت سوم
مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار ـ مسعود رجوی در اشرف دنبال ” خون” بود. قسمت چهارم
مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار ـ آیا مسعود رجوی در داخل قلعه اشرف بود؟ قسمت پنجم
مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار ـ روند فروپاشی قلعه اشرف قسمت ششم
مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای سیاوش رستار آخرین عضو جداشده از مجاهدین در آلبانی
قسمت هفتم : وحشت فرقه مجاهدین از خانواده ها در آلبانی هم ادامه دارد
محمد حسین سبحانی: سلام عرض میکنم خدمت دوست گرامی جناب سیاوش رستار خیلی خوشحالم که با شما مجدد صحبت میکنم. خوشبختانه گفت گویی هایی که تا بحال داشتیم مورد استفبال مخاطبین قرار گرفته و امیدوارم بتوانید بر مشکلاتی که سازمان مجاهدین درآلبانی برسرراهتان گذاشته غلبه کنید. ما تا کنون در مورد حضور ساطمان در اشرف و چگونگی انتقال شما به آلبانی صحبت کردیم. از این به بعد می خواهیم به شرایط شما و همینطور سازمان مجاهدین در آلبانی بپردازیم. بنابراین پیرو گفت گوهای قبلیمان خواستم ببینم که ارزیابی شما از شرایط در البانی چی است ؟
سیاووش رستار: من هم خوشحالم که باشما صحبت میکنم . همانطوری که خود شما وهموطنانمون دراطلاع هستند هنوز داستان … داستان انقلاب است. انقلاب ایدئولوژیک که مجاهدین گفت اند. چه درعراق و چه درالبانی همین شرایط را دارند پیش میبرند و تمام ازار واذیتهایی که دارد به اینجا وفشارهاییکه به ما دارد میاد…به انواع اقسام ترفندها ..خریدن ادم ها و باصطلاح دام پهن کردن وتوطئه کردن. من الان چیزی که میخواهم به شماعنوان بکنم درهمین راستا است که جواب سوال شما را هم خواهیم داد.. من وقتی سال هزاروسیصد هشتاد (1380ه.ش) به عراق رفتم. جنگ بین امریکا وعراق قرار گرفت ودرجایی قرارگرفتیم که به نام اشرف که این انقلاب ایدئولوژیک یک فاز دیگری عوض کرد. که اون موقع که من فکر میکنم شما تواین فاز قرار نداشتین … یعنی ما هفتگی گزارش روزانه مینوشتیم وهرشب باید گزارش مینوشتیم (گزارش غسل که مغزشویی فرقه میباشد ) لحظاتمان را و تناقض هایمان و می امدیم توحضورلایه خودمان میخواندیم .مثلا لایه عضومیخواند ولایه ام جدید وام قدیم ..که همه اینها درلایه های خودشان درحضور 10الی 15 نفره میخواندند . خیلی از اعضای سازمان مجاهدین از جمله خود من با این موضوع زاویه داشتیم . آنها برای اینکه افراد مشابه من را که متاهل بودند و همسرشان در ایران بود را برایشان مشکل ایجاد کنند و ارتباط خانوادگی انها را به هم بزنند تا زمینه ساز طلاق و انقلاب ایدئولوژیک باشد با خانواده ها از جمله همسر خودم تماس گرفته بودند و گفته بودند که سیاوش زن دارد ویک خانومی تلفن کرده بودکه اسناد ومدارک ان موجود است که انشالله بتوانیم این اسناد ومدارک را که دارد فراهم بکنیم وارائه بکنم به مردم ایران که بفهمند این سازمان جلاد چیکار کرد با خانواده ها. از طرف دیگر به من هم گفتند که خانم تو با یک نفر ازدواج کرده . من با ازدواج خانومم به دلیل اشتباهاتی که کرده بودم و فریب مجاهدین را در ترکیه خورده بودم ،مخالفتی نداشتم . خودتان میدانید سازمان ازنقطه ضعف ادمها استفاده میکند.یعنی میاد میبینه که نقطه ضعف انسانها کجاست از اون نقطه نفوذ میکند ومن رابه یک تنفر کشیده بود درست ازسازمانم شکایت داشتم وخیلی مشکلات وخیلی سوالاتی داشتم که هیچ وقت جوابشان را نگرفته بودم ولی توی این دوسال که اومدم جوابشون را گرفتم.که چه توطئه های کثیفی که کرد. چه کارهای کثیفی کرد با خود من و چه بلاهایی سر من آورد. .انواعو اقسام دروغ ها را میامد در مورد همسر من به من میگفت درصورتیکه دروغ بود .وازان موقع هم مکالمه و ارتابط تلفنی مارا قطع کرد ودیگر نگذاشت با خانواده ها تماس بگیریم .زمانیکه خانواده ها بلند میشدند و می امدند مقابل درب اشرف. باز نمی گذاشتند ما انها را ببینیم. یک سری ادم ها با واقعیت روبرو میشدند . ببینید توی سازمان تلفن که نداشتیم .ارتباط اینترنتی ام نداشتیم .تلویزیون هم تلویزیون خودسازمان بود.هیچ ارتباطی ام نمیتوانستیم بگیریم …یعنی من یک حرفی را میخواستم با یکی بزنم باید شب میامدم گزارش را میدادم و یا ان نفر میرفت گزارشش را میداد.توی انواع نشستها به اصطلاح چیزهایی مختلف درمیاوردند توی حالتهای روان شناسی که انسان نقطه ضعفش کجا است ونقطه ضعف تمامی انسانها را هم میدانستند .
این خانواده هاییکه اومدن من درمرحله اولش خوشحال شدم . چون گفتم که بعدازسالیان ادمها خانوادهایشان را میبینند .طرف بچه شو میبینه ..پدرشو میبینه ..مادرش را میبینه .زنش را میبینه ، شوهرش را می بینه . ولی سازمان اساسا مانع این ملاقات ها بود و تا جاییکه خود مسعود رجوی به کمک موضوع امد و کتابی علیع خانواده ها نوشت. گفت ما بااینا ..اینا با سازمان ..چیه اسمش ازوزارت اطلاعات خط میگیرند میایند ازایران بلند میشن می آیند اینجا در صورتی که این دروغ بود . البته رژیم هم با این مسئله مشکلی نداشت و جلوی خانواده ها را نمی گرفت حتی ممکن است به آنها برای گرفتن ویزا و غیره هم کمک کرده باشد ولی این ربطی به چرندیات سازمان ندارد. حکومت ایران میگفت باشه بلند شن بروند خانوادهایشان را ببینند..مابا زندانیمان ام همچین کاری را میکنیم.به زندانی ملاقات میدیم اقا بیا هفته ای یکبار خانواده اش را میبیند.
ولی سازمان دید دارد ضرر میکند.چون انسانها دارند واقعیت را میبینند .به طرف میگفتند که ببین شمامثلا مزدورین وتو وزارت اطلاعات کار میکنین ..فلان کاررامیکنین درصورتیکه خانوادهاصحبت کردن خب شما میدانید یکسری انسانهایی هستن اونجا که توی یک شرایطی قرار گرفتند که روشنفکر هستند . ادم های معمولی نیستند خوب و بد را متوجه می شوند.
من حتی خودم شاهد بارهاشاهد بودم که پدرهشتاد ساله اومد دم درب گفت من فقط میخواهم بچه ام را ببینم..باشه بچه ام میخواهد به من فحش بدهد ..بزار جلوی روی من بیاید به من فحش بدهد من فقط بچه ام را ببینم .اون بچه اش را جلوی درب نمی اوردن وبعدم میامدن با انواع فتوشاپها وکارهاییکه انجام میدادن میامدن چیکار میکردن “خانوادها را خراب میکردند“.
چرا منی که..منی که بچه ای که پانزده ساله پدرم را ندیدم ازاوج پدری بیخبر بودم چرا بعدازپانزده سال نباید بچه ام را ببینم..
اخه یک پدر هشتاد ساله که میخواهد بچه اش را ببینه .باشه هرکاری که هست .ایا حق ندارد یک پدر هشتادساله بچه اش راببینه؟ یک مادرشصد ساله..هفتاد ساله بچه اش را ببینه؟
ایا یک بچه ای که تاحالاازروزی که بدنیااومده والان بیست سالشه ودانشگاه دارد میره نمیتونه پدرش را ببینه ؟ نمیتونه مادرش راببینه؟
محمد حسین سبحانی : سیاووش جان شما درواقع می خواهید بگویید که همین شرایط در حال حاضر درالبانی هم وجود دارد درواقع سازمان مجاهدین از خانواده کماکان وحشت دارد و همین شرایط را دارد درالبانیا دنبال میکند؟
سیاوش رستار : بله همین شرایط را دارد در البانی دنبال میشه.. منجمله برای خود من .خانوم من را نمی گذارند به آلبانی بیاید و هزار توطئه راه انداخته است تا در آلبانی هسته خانواده شکل نگیرد. اگر سیاوش رستار ها در آلبانی تشکیل خانواده بدهند و بتوانند زندگی طبیعی خودشان را داشته باشند سایر افراد ناراضی هم می بینند که پس جز مرگ راه دیگری به نام زندگی هم وجود دارد و هر کس هم خواست در هر مسیری فعالیت سیاسی خودش را داشته باشد . چرا مجاهدین نباید اجازه بدهند و با خریدن افراد در سیستم های اداری آلبانی و کمیساریای عالی پناهندگان این موانع را ایجاد کنند. خود سازمانه که دارد تلاش میکنه که با انواع واقسام ترفندها که هیچ خانواده ای نتواند به آلبانی بیاید. من این را بارها به نفرات مختلف وبه خانواده خودم گفتم وبه خانوم خودم گفتم.
محمد حسین سبحانی: یعنی فکر میکنی که وحشت سازمان مجاهدین از خانواده ها در البانی هم ادامه دارد . یعنی رهبری مجاهدین نگران است که کابوسی که خانواده ها برای فرقه رجوی مقابل کمپ اشرف و لیبرتی ساختند، در آلبانی تکرار شود . به ویژه تشکیل خانواده در اینجا. ممکن است بیشتر در مورد مشکل آوردن همسرت توضیح بدهی؟
سیاوش رستار : ببینیند وقتی که پای خانواده به اینجا باز میشه و همانطور که شما گفتید زندگی خانواده گی برای اعضای جداشده شکل بگیرد. راه باز می شود. ره برای جدایی هموار می شود. افراد ناراضی امید پیدا می کنند. یکی از ترفندهایی که مثلا سازمان می زند این بوده است که با همسر من تماس گرفته است و گفته است سیاوش در آلبانی ازدواج کرده است. یا در همین ارتباط یکی از زن های سازمان تماس گرفته است تا رابطه من با همسرم را به هم بزند یا در یک مثال دیگر . درواقع افرادی که درواقع ناراضی هستند وبا سازمان فاصله دارندودرحاشیه سازمان دارند فعالیت میکنند ولی همسر آنها هنوز در تشکیلات سازمان در البانی حضور دارند . سازمان حتی به این گونه افراد کمک می کند یا صحنه سازی می کنه که در اینجا با یک زنی دوست شوند یا فرضا دوست هستند بعد میره عکس و هبر اینها راا به اون همسراصلیش که در درون تشکیلات هست را اطلاع میده و میگه ببین مثلا شوهر تورفت دنبال کس دیگر .
ادامه دارد
مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای سیاوش رستار آخرین عضو جداشده از مجاهدین در آلبانی