مالک بیت مشعل: سال سرنگونی!
بعد از اتمام حرفهای نفرات دست چین شده، مسعود میکروفون را در دست گرفت و شروع به مخ زدن کرد. او گفت من نگفتم بعد از دوسال و نیم سرنگون میکنیم! من گفتم در این دو سال رژیم روبه انحلال است. تازه ما باید مسولیتهای بیشتر بگیریم وبهتر استَ زمانبندی برای خودمان بگذاریم که عقب نمانیم و نسبت به حوادث و عدم تعین ها که دست ما نیست جلو باشیم.. {این یعنی بیگاری خیلی بیشتر برای نفرات} و از ان زمان این تعهد امسال سال سرنگونی تاسیس شد که تبدیل شد به گذاشتند زمانبندی که تا به الان ادامه دارد حتی در شرایط مسخره هم زمانبندی میذارند تازه موسسان پنجم ارتش ازادیبخش هم درست میکند وآماده باش می دهد! اقای رجوی ولی نمی داند که دیگه تاریخ این حرفها گذشته وحتی نفرات داخلی خودش هم از حرفهای تکراری خسته شدن من که آنجابودم بین همدیگر صحبت میکردیم وبه تمسخره میگفتیم هرسال میگیم سال دیگه در میدان ازادی وخبری نمیشه…
سال سرنگونی!
مالک بیت مشعل ، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 03.10.2021
میخواهم این بارکه منظور از سا ل سرنگونی درشعارهای فرقه رجوی چی هست واز کجا شروع شد. که البته بعدا فهمیدم که برای چی هرسال میگویند امسال سال سرنگونی است وتکرارش می کنند!
سال 1385بود که نشست توسط مسعود گذاشته شد وگفت ما فقط دوسال ونیم وقت داریم وباید عزم خودمان را جزم کنیم وباید بیتشرازقبل تلاش کنیم! امسال سال انحلال رژیم ا ست که به کمک شما وشورای رهبری بتونیم سرنگون کنیم! .
ما هم که عاشق وشیفته ی مسعود بودیم وحرفهای اون برای ما رد خور نداشت باور کردم وخلاصه تشکیلات اونجا شروع کرد به کار تراشیدن وپروژه سازی که شامل کارهای ساختمانی ومناسبتها وغیره بود.
ماهم در این دوسال کارهایی کردیم که خودمان باورمان نمیشد که بتونیم این همه کار انجام بدیم. از ساختن سالن امجدیه ودریاچه نور واشپزخانه برای مقرات که هر مقری میخواست. حتی بنگال سازی هم بود .
تیم ما از ساعت هشت شب میرفت بنگال سازی تا ساعت هفت صبح وبعدش بر میگشتیم مقر، یک صبجانه ویک چای میخوریدم که مثل همیشه پنیر دست ساز که مثل گچ بود وبعد از آن به طرف کار اشپزخانه وحرکت میکردیم. آنموقع من در مقر چهارم( کارون) بودم .تا ساعت 12ظهر کار میکردیم. بعدش میامدیم یک نهار و یک وساعت ونیم استراحت بعدش بلند میشیدم، که نشستهای عملیات جاری بود. آنموقع نشست غسل چهارشنبه ها بود ولی بعدها روزانه شد. ساعت هشت دوباره حرکت میکردیم طرف بنگال سازی وبه همین منوال به مدت سه ماه اینطوری کار کردیم وبعد از مدتی باکمی تغیرات همان طور ادامه داشت به هوای اینکه در این دوسال ونیم کار رژیم تمام میشود وسرنگون میشود.
خلاصه سرتون رو درد نیارم دوسال ونیم تمام شد وخبر مهمی پیش نیامد. حتی اخباررو دنبال میکردیم وگوش میدادیم وخبری از یک ضربه سیاسی حتی وجود نداشت. بین خودمان هم صحبت میکردیم – البته در خفا نه علنی چون در جا میگفتند مخالف خط رهبری هستی واین کلمه اگر به تو نسبت داده بشه دیگه کارت تمام است.یعنی نفر حاضر بود مارک تو رژیمی هستی را قبول کند ولی این مخالف خط رهبر رو نه اصلا.چون عواقب بدی داره که شاهد بودیم نفرات دیگه در تشکیلات پیداشون نشد – خلاصه همینطور که صحبت میکردیم گفتیم گزارش بنویسم بلاخره سرنگونی چی شد؟
مسعود وقتی دید گزارشات زیاد هست بعد از مدتی نشست گذاشت. بعد از کف وسوت وتشویق وشروع بحث چند نفر رفتند پشت تریبون که نفرات را خود مسولین انتخاب کرده بودند واز بچه های خود سازمان بودند وهمیشه اینها بودند که صحبت را شروع و بازارگرمی میکردند. اینها در تمام حرفهاشون فقط کلمه اخر که سرنگونی چی شد را به حالت نرم وخیلی لطیف گفتند. چون اونها رو برای همین فرستادن که با لطافت این حرف ادمها رو بگویند. اگر یکی دیگر از ما میرفت خیلی تیز وخیلی قشنگ حرف دلشو میزد. ولی زرنگ بودند ونمیذاشتند.
بعد از اتمام حرفهای نفرات دست چین شده، مسعود میکروفون را در دست گرفت وشروع به مخ زدن کرد. اوگفت من نگفتم بعد از دوسال ونیم سرنگون میکنیم! من گفتم در این دوسال رژیم روبه انحلال است. تازه ما باید مسولیتهای بیشتر بگیریم وبهتر استَ زمانبندی برای خودمان بگذاریم که عقب نمانیم و نسبت به حوادث و عدم تعین ها که دست ما نیست جلو باشیم.. {این یعنی بیگاری خیلی بیشتر برای نفرات}
واز ان زمان این تعهد امسال سال سرنگونی تاسیس شد که تبدیل شد به گذاشتند زمانبندی که تا به الان ادامه دارد حتی در شرایط مسخره هم زمانبندی میذارند تازه موسسان پنجم ارتش ازادیبخش هم درست میکند وآماده باش می دهد!
اقای رجوی ولی نمی داند که دیگه تاریخ این حرفها گذشته وحتی نفرات داخلی خودش هم از حرفهای تکراری خسته شدن من که آنجابودم بین همدیگر صحبت میکردیم وبه تمسخره میگفتیم هرسال میگیم سال دیگه در میدان ازادی وخبری نمیشه.
فقط باید بگویم خلاصه زمانبندی از انروز شروع شد. ولی دجالیت ودروغ چند ساله دیگر براشون جواب نداره، فقط برای تسکین ودلخوشی اعضای داخل هستش ولاغیر.
______________________________
مالک بیت مشعل: حیله گری بی پایان رجوی
یادم نمیرود در قسمت اجتماعی که بودم ومترجم در این سیستم کارم بود.با اینکه خودم ترجمه میکردم یک سری حرفای دروغ به عراقیها میگفتم ولی باز هم ذهنم اصلا باز نمیشد که این دروغ است. باور کنید اصلا انگار هیچ دورغی وجود ندارد.وبخاطر همین میگفتیم بهشت اینجاس وبیرون جهنم .ولی متاسفانه بعد این همه سال تازه فهمیدم که همش دروغ ونیرنگ وحیله گری بود. فقط عمرمون وزندگیمون را از دست دادیم. بله عزیزان باور کنید الان دارم شبانه روز دعا میکنم که هیچ ایرانی این فرقه رو نبینه که تا بشینه کار ش تمام است. نه فقط ایران هیچ انسانی را نزدیک این فرقه نکند. کما کان در تشکیلات چینی بود پاکستانی بود ومسیحی بود وچینی وپاکستانی با این دو ازدواج کرده بودند وامده بودن به این فرقه ی کثیف.
مکاری وحیله گری بی پایان
مالک بیت مشعل ، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 05.09.2021
از روزی که وارد شدم ومن تازه عاشق شده بودم هرچی رو میگفتند بدون هیچ شک وتردیدی باور میکردم ودفاع میکردم چون بطور واقعی باور میکردم وشکی در ذهنم نبود. وقتی بیرون اومد م فهمیدم که تمام حرفهایی که گفته شده مکاری وحیله گری وبرا ی خط خودشون پیش ببرند. نگاه کنید تا چه حد مغز وابسته به اونها شده بود. حتی بحث تعهد امسال نه سال اینده سرنگونی حتمی است.
با اینکه تا زمانی که بودم بیش 50 بار گفته شد ولی من همچنان باور میکردم .
یادم نمیرود در قسمت اجتماعی که بودم ومترجم در این سیستم کارم بود.با اینکه خودم ترجمه میکردم یک سری حرفای دروغ به عراقیها میگفتم ولی باز هم ذهنم اصلا باز نمیشد که این دروغ است. باور کنید اصلا انگار هیچ دورغی وجود ندارد.وبخاطر همین میگفتیم بهشت اینجاس وبیرون جهنم .ولی متاسفانه بعد این همه سال تازه فهمیدم که همش دروغ ونیرنگ وحیله گری بود. فقط عمرمون وزندگیمون را از دست دادیم. بله عزیزان باور کنید الان دارم شبانه روز دعا میکنم که هیچ ایرانی این فرقه رو نبینه که تا بشینه کار ش تمام است. نه فقط ایران هیچ انسانی را نزدیک این فرقه نکند. کما کان در تشکیلات چینی بود پاکستانی بود ومسیحی بود وچینی وپاکستانی با این دو ازدواج کرده بودند وامده بودن به این فرقه ی کثیف.
تا الان هم ادامه دارد. مثلا نگاه کنید این کرونا که همه رو فلج کرده وحتی خودشون را هم هرچند به نفع تشکیلات که بیرون نیایند ادماشون بازهم فلج هستند . برید سایتها رو نگاه کنید تادلت بخواد اشک تمساح اینقد ریخته که کل سایت خیس اب شده . واقعامن ماتم گرفته بودم که تا کی میخواهند ادامه بدهند.
زمانی که بودیم میگفتیم اره مردم باورمیکنند. ولی وقتی که ما نزدیک به 400نفر (حساب خودم هستش) بیرون اومدیم قشنگ میفهمیم که همون مکاریت همیشگی هست. چطور دارند ادامه میدهند. واقعابنازم کمال بی وقاحتی را که این چنین فرقه داره میتازد .
کاری که بیشتر در تشکیلات مکاریت وحیله گریهاشون را به وسیله ی قران ونهج البلاغه وحدیثهای انبیا وامامان هست که بحث ایدولوژیکی میگویند. باور کنید همه ی ایات قران را وصله میکرد وبه ما میداد. حتی با خودم میگفتم یعنی واقعا ما اینطور ادمایی هستیم وخودمون خبر نداریم . چنان استفاده ای البته سو استفاده باید گفت میکردند بخصوص مسعود رجوی که هرنشستی باید به مدت چهار ساعت ایدلوژیکی بحث میکرد بعد وارد سیاسی وتشکیلاتی میشد. خوب وارد هستش و واقعا ادم نمیدونه چقد ر باید نمره بهش داد این ملعون نامرد بی همکس!
بله عزیزان این فرقه تادروغ وحیله گری ومکاریت نباشه نمیتونه حتی یک روز بماندچون روی همین سوار هستش.
به امید انروزی که شاهد از بین رفتن تشکیلات این ملعونین باشیم
////////////////////////////////////////