bardedari

باقر محمدی: آقا و خانم مریم رجوی! این تکرار تاریخ بردگی است

از طرف دیگردر حالیکه نفرات بر اثر کار سنگین همه دچار مشکل بودند  مسیولین میگفتند که خواهر مریم پیام داده که زود تر اشرف 3 تمام شود که همین طور هم شد نصفه کاره نفرات را به ساختمانها بردند.  وضعیت طوری بود که از سقف اتاقها آب می‌چکید ولی اصلا برای مسئولین مهم نبود که نفرات چگونه زندگی میکنند .و می‌گفتند مهم حرف خواهر مریم است که شما اثبات کنید ولی خودشان در ساختمانهای خوب و درست حسابی زندگی میکردند. الان اگر ببینید مریم قجر خودش و مسئواین در بهترین جاها زندگی میکنند.  همه اینها از درد و رنج بد بختی های نفرات پایین است که آلان مریم قجر و فرماندهان جای خوش و خرم دارند و کاری به افراد پایین ندارند.

اینست جامعه بی طبقه توحیدی ؟

آقا و خانم مریم رجوی! این تکرار تاریخ بردگی است

بیگاری کشیدن از آدمها در فرقه رجوی

باقر محمدی ، تیرانا،  سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی  ـ 30.05.2021

bagher Mohammadi 2- Albania-260-410

از ورود  فرقه رجوی به آلبانی واسکان در آپارتمان‌های به اصطلاح مفید که نمیدانم از کجا این آن را گرفته بود، همه بیکار بودند و نفرات هیچ کار مشخصی نداشتند. از فرط بیکاری که آدمها  مشغول وسرگرم باشند تعدادی از مسئولین را به شناسایی کوهای اطراف می‌فرستاد وروز بعد آدمها راگروه گروه برای کوه نوردی میبردند اینکار در هفته دو بار انجام میشد، که آدمها را سر گرم این کار بکنند. نفرات اول  فکر میکردند  اینها برای تفریح و روحیه رفا این کار را کرده اند ولی سازمان طرح و برنامه داشت که نفرات  سر گرم کوه رفتن باشند وبه هیچ عنوان راه به شهر رفتن باز نکنند.

بعد از یک مدت که گذشت شروع کردند به دستکاری کردن ساختمانها مثل اضافه کردن دیوار کردند .اتاق درست کردن برای مسئولین وهر کاری که نفرات را به بیکاری بکشاند. ولی هیچکدام از خواهران وبرادران مسئول دست به سیاه سفید نمی‌زدند فقط بلد بودند کار برای نفرات رده پایین بتراشند و آنها را به کار های یدی مشغول کنند وبلد بودند از کار نفرات اشکال بگیرند و دوباره کاری ایجاد میکردند. نفرات سر این دوباره کاری ها به هم می‌ریختند.

همه از مسئولین ناراضی بودند  ولی از ترس چیزی نمی گفتند که مبادا مورد حسابرسی و انتقاد های بیخودی و آنچنانی قرار گیرند!

ازشروع پروژه جدید قرارگاه سازی  که یک بیابان برهوت و قبلاً زمین کشاورزی  مردم بود و آلان اسمش رااشرف 3 گذاشته است و کلی با آب و تاب از آن اسم می‌برد و مردم نمی دانند که همه را با بیکاری کشیدن از نفرات انجام داده است!نفرات را شب و روز بکار می‌گرفت. حتی ورزش را هم از نفرات گرفته بودو شب وروز از آنها کار میکشید.

تنها کاری که کرده بود مهندس و بناهای بیرونی گرفته بود و کارگر های عمله از نفرات رده های پایین بود وبرایش مهم نبود نفر سالم یا مریض هست همه را به کار گرفته بود و هر کسی مشکلی را مطرح می‌کرد برایش مهم نبودو تازه مارک می‌زدند از کاردر می رود ومارک تمارض به او میزد و بالاخره  هر طوری آنها را به کار وادار میکرد. توی این کارهای بیگاری اغلب نفرات دچار مشکل جسمی مثل کمر درد پا درد زانو درد ومشکلاتی جسمی دیگرمی شدند و یا مشکلات قبلی اوت می کرد. امااصلا جان نفرات برایش مهم نبود او می‌خواست کار خودش را پیش ببرد برای مسئولبن اتافهای خوب درست می‌کردند که راحت و خوش باشند دیگر به فکر نفرات پایین نبودند که در یک اتاق 6در4 نعداد14 نفر می‌خوابیدند که جای تکان خوردن نداشتند!

از طرف دیگردر حالیکه نفرات بر اثر کار سنگین همه دچار مشکل بودند  مسیولین میگفتند که خواهر مریم پیام داده که زود تر اشرف 3 تمام شود که همین طور هم شد نصفه کاره نفرات را به ساختمانها بردند.  وضعیت طوری بود که از سقف اتاقها آب می‌چکید ولی اصلا برای مسئولین مهم نبود که نفرات چگونه زندگی میکنند .و می‌گفتند مهم حرف خواهر مریم است که شما اثبات کنید ولی خودشان در ساختمانهای خوب و درست حسابی زندگی میکردند.

الان اگر ببینید مریم قجر خودش و مسئواین در بهترین جاها زندگی میکنند.

همه اینها از درد و رنج بد بختی های نفرات پایین است که آلان مریم قجر و فرماندهان جای خوش و خرم دارند و کاری به افراد پایین ندارند.

اینست جامعه بی طبقه توحیدی آقا و خانم رجوی !

چیزی که با خون وگوشت اسیران و یا بدتر از بردگان گرفتار در چنگال این از بی خدا خبران ساخته شده و خود بردگان در دخمه های نمور زندگی می کنند.

این تکرار تاریخ بردگی است.

________________________________________

Hassan-Shahbaz-Albani -260-410

حسن شهباز: تناقض در آرمان شهرفرقه رجوی سر و بدنه، دو پدیده متضاد در فرقه مجاهدین خلق ـ قسمت دوم

ما چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم از کسانی که در اطرافمان هستند تأثیرات عمیقی میگیریم ،طی دو سالی که فرقه در شهر تیرانا در آپارتمانهای شهری […]

Albania-Rahmman Mohammasian- 6 -260-410

خاطرات رحمان محمدیان از اسارت در زندان های صدام حسین و رجوی ـ قسمت ششم

من تلاش کردم که به آنها کمی آرامش بدهم و گفتم اینطور که می گویند نیست و عراق نمی تواند از پل عبور کند و مردم بیخود ترسیده اند البته […]

Reza Mazginejad- nejatyaftegan dar Albani 260-410

رضا مزگی نژاد: جداشدگان از فرقه مجاهدین خلق، خاری در چشم فرقه خشونت طلب رجوی

فرقه مجاهدین خلق اگر جرئت دارد بگذارد که خانواده ها به دیدار عزیزانشان در اشرف 3  درالبانی بیایند  تا دنیا خبر دارم شود که دردرون  فرقه چه مقدار آزادی وجود […]

Albania-Hassan shahbaz 260-410

حسن شهباز: تناقض در آرمان شهرفرقه رجوی ـ سر و بدنه، دو پدیده متضاد در فرقه مجاهدین خلق

این ادعای فرقه مبنی بر عدالت خواهی و یگانگی وبرابری خدعه ای کثیف و دروغی بزرگ است. البته دروغ و فریب در فرقه مجاهدین خلق کم نیست رجوی از شعار […]

Albania-Khanewade -260-410

موسی دامرودی: خانواده ها، صدای ناقوس فروپاشی فرقه مجاهدین خلق

هرچند در سال گذشته به دلیل اقدامات غیر انسانی و رعایت نکردن پروتکل های بهداشتی سران فرقه منحوس تعداد قابل توجهی از اعضای گرفتاراین فرقه جنایتکار بر اثر ویروس کرونا […]

پاسخ دهید