علی هاجری: مجاهد صدیق و افسر ارتش آزادیبخش پس از مرگ در فرقه رجوی
موارد متعددی بود که در نهایت منجر به فوت فرد شد شخصی با نام فامیلی طهماسبی در دوران آمریکاییها با اینکه میتوانست برای درمان حتی به آمریکا برود ولی اینقدر کار شکنی کردند تا اینکه خودش گفت نیازی نیست و بعد از مدتی فوت کرد و یا بیماران سرطانی سقف درمان را روی تخصص چند دکتر که هیچ نوع همخوانی با این دوران ندارند میبندند و از این دارو به آن دارو و همه تجویز غلط وقتی خبردار میشوند که بیماری سراپای نفر را گرفته مثال محمود مهدوی وقتی به بیمارستان بردند یک هفته بعد فوت کرد و بعد به دروغ مدعی شدند که نوع بیماری پیشرفته بوده ، و حالا علی اکبر هم از این مستثنا نبوده ولی من شک دارم که علی اکبر بر اثر بیماری فوت کرده باشد . در این فرقه که پایه و اساس آن بر فریب و نیرنگ استوار است مدعی است که علی اکبر از بحث خانواده سرافراز بیرون آمد باید گفت که شما از بالا تا پائین شب و روز با روزه خوانی و تهدید و ارعاب کاری کردید که کسی جرات نداشت اسم خانواده را بر زبان بیاورد چه رسد که بگوید ملاقات میخواهم شما همه را مجبور به نوشتن کلمات و جملاتی علیه خانواده میکردید و اگر کسی سر باز میزد باید صد مارک را تحمل میکرد و نشستهای خاص خودش را بهمراه داشت چون من درگیر همین داستان خانواده بودم …
مجاهد صدیق و افسر ارتش آزادیبخش پس از مرگ در فرقه رجوی
علی هاجری، تیرانا ، سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 19.04.2019
یاد یار مهربان زنده یاد علی اکبر کلاته میمری روحش شاد
در سال 1365 در جبهه شمال غرب با علی اکبر آشنا شدم و در تاریخ 3/2/1365 بعد از تهاجم عراق به نیروهای ما همه ما اسیر شدیم به مدت 3 سال و 2 ماه در اردوگاه اسرا بسر بردیم زندگی سخت بود ولی همه ما اسیر جسمی بودیم و نه فکری حق داشتیم به هر چه خواستیم فکر کنیم حق مکاتبه داشتیم ، آزاد بودیم که با هر کس خواستیم صحبت کنیم ، ولی هیچ وقت فکر نمیکردم که زندانی به اسم تشکیلات جهنمی رجوی هم وجود دارد ، من و علی اکبر و دیگر نفرات فریب تبلیغات آزادیخواهی آنها را خوردیم و در دامی که گسترده بودند گرفتار شدیم .
فکر میکردیم که با وارد شدن به تشکیلات مجاهدین ارتباط با خانواده ساده خواهد بود ولی دیدیم که از همان نامه هر 45 روز هم خبری نیست و بعد از سرنگونی دولت عراق خانواده را به عنوان دشمن معرفی کردند دشمن اصلی فراموش شد و خانواده جایگزین آن شد .
در پیامی که فرقه رجوی در رابطه با در گذشت علی اکبر کلاته میمری صادر کرده بود و از او تجلیل کرده بود مشتی دروغ بافی بیش نیست چون در ذات این فرقه جز شارلاتان بازی چیز دیگری وجود ندارد آیا کسی فراموش کرده که در نشستهای درونی چه بلایی سر علی اکبر و دیگران آوردید چه حرفهایی که لایق سران فرقه بود را نثار ما میکردید، مگر به ما نمیگفتید مشتی لمپن از اردوگاههای عراق را وارد مناسبات پاک خود کردیم و همه چیز را یک روزه دگرگون کردند ، اردوگاه هزار بار بر مناسبات شما شرف داشت .
علی اکبر در فرقه رجوی از جان مایه میگذاشتند و سالیان در قسمت تعمیرگاه خودرو کار میکرد عمر خود را صرف مشتی نمک نشناس کرد ولی حتی نگذاشتند که خانواده خودش را که برای دیدار او بعد از سالیان آمده بودند ببیند ، در قاموس رجوی جای دوست و دشمن عوض شده بود خانواده دشمن شماره یک مبارزه به همه معرفی شد این از جایگاه خانواده .
شیوه درمان در فرقه رجوی .
موارد متعددی بود که در نهایت منجر به فوت فرد شد شخصی با نام فامیلی طهماسبی در دوران آمریکاییها با اینکه میتوانست برای درمان حتی به آمریکا برود ولی اینقدر کار شکنی کردند تا اینکه خودش گفت نیازی نیست و بعد از مدتی فوت کرد و یا بیماران سرطانی سقف درمان را روی تخصص چند دکتر که هیچ نوع همخوانی با این دوران ندارند میبندند و از این دارو به آن دارو و همه تجویز غلط وقتی خبردار میشوند که بیماری سراپای نفر را گرفته مثال محمود مهدوی وقتی به بیمارستان بردند یک هفته بعد فوت کرد و بعد به دروغ مدعی شدند که نوع بیماری پیشرفته بوده ، و حالا علی اکبر هم از این مستثنا نبوده ولی من شک دارم که علی اکبر بر اثر بیماری فوت کرده باشد .
در این فرقه که پایه و اساس آن بر فریب و نیرنگ استوار است مدعی است که علی اکبر از بحث خانواده سرافراز بیرون آمد باید گفت که شما از بالا تا پائین شب و روز با روزه خوانی و تهدید و ارعاب کاری کردید که کسی جرات نداشت اسم خانواده را بر زبان بیاورد چه رسد که بگوید ملاقات میخواهم شما همه را مجبور به نوشتن کلمات و جملاتی علیه خانواده میکردید و اگر کسی سر باز میزد باید صد مارک را تحمل میکرد و نشستهای خاص خودش را بهمراه داشت چون من درگیر همین داستان خانواده بودم ۰
علی اکبر کلاته انسانی شایسته بود ولی شما از انسانیت او سو استفاده کردید او هیچ وقت نگفت که انقلاب درونی شما را قبول دارد و یا حتی تشکیلات جهنمی شما را ، در دیدارها میگفت که خسته شدم و از مدتها بود که میخواست فرقه را ترک کند ولی همیشه این سران فرقه بودند که به اشکال مختلف او را فریب و از جدا شدن باز میداشتند ۰
آیا علی اکبر بیماری داشت یا او هم بصورت مرموزی جان سپرد ؟
شکی وجود ندارد که علی اکبر هم زیر فشارهای طاقت فرسای فرقه جان باخته و همه پروندهها باز خواهد شد.
آن روز نزدیک است ۰
عضو جدا شده در آلبانی علی هاجری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرویز حیدرزاده : دروغ های مریم رجوی در مورد زنده یاد علی اکبر کلاته
فرقه مجاهدین اعلام کرده است زنده یاد علی اکبر کلاته در مقابل خانواده ها ایستادگی کرد و مقاوم بود و دروغ های دیگر . من خودم به عنوان یک شاهد […]
هادی ثانی خانی : مجاهدين خلق و امپریالیست
رجوي ميگفت که ما با تکیه بر حسین علیه سلام در عراق مانده ایم و باید دندان امریکایی ها را کشید . ولی الان میبینیم که بی شرمانه و با وقاحت […]
حسن شهباز: از پیوستگی تا جدایی از مجاهدین خلق در آلبانی ـ قسمت ششم
يعنى در جنگ بين ايران و عراق ، ايرانى در مقابل ايرانى قرار ميگرفت ، و صدام چه لذتى ميبرده، حال بايد پرسيد مزدور كيست؟ البته اين موضوع بى شباهت […]
احسان بیدی: مسعود رجوی می گفت چرا در 19 فروردین 1390 خون کم دادید؟
اما در روز درگیری و قتل عام از قبل طراحی شده توسط رجوی همه چیز انطوری که او میخواست پیش نرفت، هوشیاری دولت عراق صحنه را عوض کرد تا جاییکه […]
رحمان محمدیان: زهر تلخ یک خاطره، 19 فروردین 1390، قله اشرف در عراق
روز 19 فروردین 90 روزی که برای حفظ جان رجوی چه جانهایی فدا و چه افرادی ناقص ومعلول شدند! هرکسی که جریانات آنروزها را دنبال کند حتما فیلمهای آن روز و […]
موسی دامرودی: سیل در ایران ، فرصت طلبان و خائنین به وطن را بشناسید
نکته قابل توجه در این ماجرا همیاری و همبستگی تمام مردم ایران برای کمک به یکدیگر بود موضوعی که باعث شده شاخ از کله فرقه رجوی بیرون بزند ، روز […]
علی هاجری: همکاری ننگین مدعیان دمکراسی و آزادی بر علیه اعضای جدا شده از فرقه مجاهدین در آلبانی
سرنوشتی که رجوی برای همه رقم زده بود از زندان به زندان دیگری به اسم آلبانی بود همچنانکه در عراق هیچگونه استاتویی نداشتیم در آلبانی هم به همین شیوه متوصل […]
حسن حیرانی : ارتش سایبری مریم پاک رهایی ـ فرقه مجاهدین خلق (قسمت دوم)
به هرحال اين موضوعات نقل بحث افراد بود که فلانی هم رفت یا فلانی در رفت یا اینکه خوش به حال فلانی كه خانوادهاش از خارج آمده و او را […]
احسان بیدی: آنچه بر فرقه مجاهدین خلق در سال 1397 گذشت
یعنی مریم رجوی درسال 97 از مرز جنون و خودفروختگی عبور کرد و علنا از تحریم های جنگ طلبان آمریکایی برعلیه مردم ایران و فشارمظاعف بر روی شانه های آنها حمایت کرد تا جاییکه حتی […]
اعضای نجات یافته از مجاهدین در آلبانی در گردهمایی نوروزی 1398: اسیران در بند در زندان اشرف 3 را آزاد کنید
واقعیت این است که اعضای جداشده در آلبانی که هر کدام پانزده تا سی سال سابقه تشکیلاتی در سازمان مجاهدین خلق داشته اند و طی سال ها شدیدترین شکنجه های روحی و […]
نامه سرگشاده اعضای نجات یافته از مجاهدین خلق در آلبانی به آقای فیلیپو گراندی رییس کمیساریای عالی پناهندگان
عالی جناب ، ما به عنوان پناهنده گانی که هر کدام بیش از بیست تا سال فعالیت سیاسی در عراق و آلبانی داشته ایم ، درخواست های خود برای خروج از […]
علی هاجری: ربات های اینترنتی سلاح سرنگونی فرقه رجوی !!
بعد از ورود به آلبانی برای رفع بیکاری و سرگرم کردن اعضای نگونبخت خود تعداد زیادی کامپیوتر دست دوم خریداری کردند و به هر فرد یک دستگاه کامپیوتر دادند. رجوی […]