محمد عظیم میش مست: بالاترین خطر برای فرقه مجاهدین در آلبانی شعله کشیدن عشق و عاطفه است ـ قسمت دوم
بالاترین خطر برای فرقه مجاهدین در آلبانی شعله کشیدن عشق و عاطفه است ـ قسمت دوم
اولین تماس
محمد عظیم میش مست ، تیرانا ، سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 16.10.2019
محمد عظیم میش مست: بالاترین خطر برای فرقه مجاهدین در آلبانی شعله کشیدن عشق و عاطفه است
بعد ازتحمل محدودیت ها محرمیت ها وفشارهای روحی وروانی بیشمار نوبت اعزام من به کشور آلبانی فرا رسید. فکر کنم یک اکیپ پنجاه نفره بودیم چندین بار توجیه شدیم مسولین سازمان بلندپایه ترین مسولین تشکیلات به زعم خودشان خطراتی که بر سراه راه ما کمین کرده است را به ما گوشزد ویادآوری میکردند از جمله خطربورژوازی را از همه خطرات خطرناکترین خطر خانواده و مناسبات خانوادگی بود به طرز هیستریکی بر خطر خانواده و ارتباط با خانواده تاکید می شد چندین بار هم حرکت ما به آلبانی به تاخیر افتاد غافل از اینکه مسولین فرقه مشغول چه زدوبندهایی در پشت پرده با مقامات آلبانی هستند. اما هنوز به کشور مقصد نرسیده سازمان دنبال کندن چاهی به مراتب عمیق تر از باتلاق عراق برای نیروهای خودش بود تا کسی نتواند به سادگی ازتشکیلات جدا شود و اگر کسی جرات جداشدن به خودش داد درهمان آلبانی زمین گیر شود و در رویارویی با محدودیتها طرف ازکرده خودش پشیمان شود. از طرف دیگر مسولین فرقه مجاهدین خلق بهانه وحربه ای برای ترساندن نفرات باقیمانده در تشکیلات داشته باشد …
بالاترین خطر برای فرقه مجاهدین در آلبانی شعله کشیدن عشق و عاطفه است
اولین تماس
محمد عظیم میش مست ، تیرانا ، سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 13.08.2019
سرانجام بعد از سالیان تحمل انواع واقسام شداید وبلاها بعد از تحمل قریب به چهل سال دوری وغربت وبه جان خریدن تمامی خطرات که بارها وبارها تا یک قدمی مرگ پیش رفتم بعد ازتحمل محدودیت ها محرمیت ها وفشارهای روحی وروانی بیشمار نوبت اعزام من به کشور آلبانی فرا رسید.
فکر کنم یک اکیپ پنجاه نفره بودیم چندین بار توجیه شدیم مسولین سازمان بلندپایه ترین مسولین تشکیلات به زعم خودشان خطراتی که بر سراه راه ما کمین کرده است را به ما گوشزد ویادآوری میکردند از جمله خطربورژوازی را از همه خطرات خطرناکترین خطر خانواده و مناسبات خانوادگی بود به طرز هیستریکی بر خطر خانواده و ارتباط با خانواده تاکید می شد چندین بار هم حرکت ما به آلبانی به تاخیر افتاد غافل از اینکه مسولین فرقه مشغول چه زدوبندهایی در پشت پرده با مقامات آلبانی هستند.
اما هنوز به کشور مقصد نرسیده سازمان دنبال کندن چاهی به مراتب عمیق تر از باتلاق عراق برای نیروهای خودش بود تا کسی نتواند به سادگی ازتشکیلات جدا شود و اگر کسی جرات جداشدن به خودش داد درهمان آلبانی زمین گیر شود و در رویارویی با محدودیتها طرف ازکرده خودش پشیمان شود. از طرف دیگر مسولین فرقه مجاهدین خلق بهانه وحربه ای برای ترساندن نفرات باقیمانده در تشکیلات داشته باشد زدوبندها وتوافقاتی که بعد از جداشدن به شخصه دیدم که تماما به خواست وتاکید سازمان بوده تمامی محدودیت های اعمال شده بر جداشدگان خواست مبرم سازمان بوده حتی اینکه بعد ازچندسال هنوز هیچ خانواده ای نتوانسته برای دیدن فرزندش به آلبانی بیایید تماما به درخواست سازمان وحامیان آن است در همین رابطه بالاترین مسولش در تشکیلات با وقاحت تمام اعلام کرد که ما به هیچ قیمت نخواهیم گذاشت که پای حتی یک خانواده به آلبانی برسد و تا الان هم عملا نگذاشتند و این فقط ترس ووحشت آنها را از خانوادها می رساند وبس . به هرصورت بلاخره زمان حرکت فرا رسید از عراق به ترکیه و از انجا به آلبانی پرواز کردیم لازم به ذکر است که تمام هزینها هم بر عهده کمیساریا بود بعد از رسیدن به آلبانی وثبت نام شدن در فرودگاه به یک کمپ موقت رفتیم کمپ به دلیل نداشتن امکانات مکفی وازطرفی آمدن نفرات بعدی سریع از نفراتی که قبلا رسیده بودند تخلیه می شد تا جا برای نفراتی که از عراق خواهند رسید باز باشد به همین دلیل من یک شب بیشتر در آن کنپ نماندم وفردای آن روز با اتوبوس به مقر سازمان رفتم این مقر شامل چندین دستگاه آپارتمان بود که برخی حتی هنوز آماده نشده بودند با محوطه ای پر از زباله ساختمانی وخیابانی خاکی به مرور هم برتعداد ساختمانها افزوده شد هم محوطه آماده شد جهت اطلاع تمامی خرج و مخارج از اجاره بهای ساختمانها تا کلیه وسایل زندگی توسط کمیساریا پرداخت می شد .به محض رسیدن به این محل که اسمش مفید بود نفرات تقسیم وسازماندهی شدند تا اینکه به مرور همه نفرات به آلبانی رسیدند وهرکس به سازماندهی قبلی خودش برگشت همان سازماندهی که درعراق داشتیم .
از بدو ورود تذکرات و توجیهات شروع شد عدم هرگونه تماس با شهروندان آلبانیایی تردد کمتر به شهراز همه مضحک تر برگذاری مستمرنشست های مختلف با نفرات مختلف به بهانه های مختلف بود که تماما سرگرمی وبرای مشغول کردن ذهن وفکر نفرات بود علی رغم بکارگیری تمامی این شگردهای کهنه شده وباوجودتمامی ضوابط ومحدودیتهایی که تحمیل کرده بودند قادر به کنترل افراد آنگونه که خودشان می خواستند نبودند .زمین عوض شده بود کلاقوانین عوض شده بود ولی سران تشکیلات کماکان تلاش میکردند که همه افراد را اسیر همان ذهنیت های قبلی که خودشان برای افراد ساخته بودند نگهدارند غافل ازاینکه آلبانی دیگرعراق نیست.
پایان قسمت اول
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دسته: انتخاب سردبیر
گفتگوی محمد حسين سبحانی با حسن حيرانی از اعضای جداشده از مجاهدين خلق در آلبانی
فکرکنم شما یکی ازنکات خیلی مهمی را که بعد ازجدایی ازسازمان مجاهدین اعلام کردید و در مورد آن افشاگری کردید یک روشی بوده که درسازمان مجاهدین خلق بوده و آن […]
مالک بیت مشعل : سوالی از فرقه مجاهدين که هنوز جواب نگرفته ام
یك روز در دریاچه ی نور اشرف بودیم که تعطیلات عید بود و وقتی افراد مقر هاي مختلف مي آمدند طوري محل استقرار را برنامه ريزي مي كردند که حتي […]
غلامعلی میرزایی : خانواده پاشنه آشيل فرقه مجاهدين خلق ـ آیا گذشت زمان ماهیت فرقه رجوی را تعغیر می دهد؟
بعد که به مقر آمدم گفتند آماده شو برای مصاحبه که فردا جواب همین اسامی که می گویی خوانده شده را بدهی .گفتم با بحال جلو دوربین صحبت نکردم ونمی […]
پرویز حیدرزاده: یگان سایبری فرقه مجاهدين خلق در آلبانى
دستور مریم رجوى به سران تشکیلات براى تبلیغات دروغین و شیطان سازى و سیاه نمایى از وضعیت ایران واینکه اربابش قصد حمله دارد و بلاطبع بالا بردن جنبه تبلیغى مثبت […]
حسن شهباز:از پیوستگی تا جدایی از مجاهدین خلق در آلبانی ـ قسمت 7 – زندان اختيار و آگاهى
بدين گونه بود كه ما بعد از مدتي دريافتيم كه همه اين فعاليتها تحت عنوان كار اجتماعي چيزي نبود جز خوش خدمتي سران فرقه به نيروهاي ايالات متحده كه بعداز […]
حسن حیرانی : گزارشی از وضعیت اعضای نجات یافته از فرقه مجاهدین خلق در آلبانی
خلاصه ما رفتیم کمیساریا و هرچه گفتند از جایمان تکان نخورديم تا رئیس که یک خانم بود با معاونش اومدند، همه موضوعات رو گفتیم و ازجمله اینکه آقاي سوکل شيدي گفته […]
هاجری: بعد از گذشت 40 سال ، هنوز دیدگاه ارتجاعی فرقه مجاهدین خش برنمیدارد
از جمله کارهایی که فرقه برای در بند نگه داشتن افراد میکرد و میکند بدور بودن آنها از پیشرفت و تکنولوژی است این در دیدگاه رجوی و ایدئولوژی عقب افتاده […]
برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند، خاطرات غلامعلی میرزایی ـ قسمت هشتم
صبح درب را باز کردند ومقداری نان ویک ظرف که داخل آن چای شیرین بود آوردند با تعدادی لیوان پلاستیکی . بعد از 24ساعت بدون چای وشب سرد را گذراندن […]
احسان بیدی : رجوی ماهیتابه به دست به امید تخم زیر کرکس های سیاه می دود
مریم رجوی این سیمرغ مزدورنشان نیز در عمل نشان داده که توان نشست و برخواست بر قله های خفت و خواری و وطن فورشی را دارد، یکبار با اربابان آمریکایی ، […]
غلامرضا شکری : فرقه مجاهدین خلق و آخرین سی خرداد
حالا هم در آلبانی دلار های امریکایی و عربستانی خوبی داره خرج میکنه ، دکور سالن درست میکنه و شبانه روز آدم های بیچاره رو به کار میگیره تا بگه […]
موسی دامرودی: ژوئن 2003 و دستگیری مریم عضدانلو ـ رجوی
باید سئوال کرد کدام آرمان ؟ آرمان سرنگونی ، بقول سران فرقه رجوی با اینکار آنها بدهکاری خود نسبت به مریم و آرمانهای مریم را پرداختند ، در اشرف هم […]
حسن حیرانی: ارتش سایبری مریم پاک رهایی ، مجاهدین خلق (قسمت سوم)
تقریبا همه نفرات در سازمان حتی آنهایی که در کار فضای مجازی نبودند و کارهای جاری اعم از آشپزخانه یا غیره انجام می دادند حساب توییتر داشتند که هر شب […]