دسته: غلامرضا شکری
خاطرات غلامرضا شکری از زندان سازمان مجاهدین خلق : روزهای سیاه ـ قسمت سوم
من بعد از صحبت دوستم حسین رفتم درب زدم که کاک عادل آمد گفت چه میخواهی گفتم معده درد دارم دارو میخواهم و یک خودکار و یک کاغذ که گفت […]
غلامرضا شکری: وقتی رجوی به جفنگ گویی می افتد
اما این که در کمسیون پوشالی خودتان اطلاعیه صادر میکنید باید بگویم تناقضات داخل ان که من دیده ام کم نیست پس بهتر است از ستاد سیاسی خودت بخواهی که […]
خاطرات غلامرضا شکری از زندان سازمان مجاهدین خلق : روزهای سیاه ـ قسمت دوم
من درحین اماده شدن بودم که هوشنگ دودکانی صدایم زد و گفت کارت دارن وقتی گفتم کی کار دارد گفتند اف ام کل که دیدم اسدلله مثنی جلوی درب ایستاده رفتم سوار ماشین شدم که بااسدلله به محل مقر اف کل برویم که دیدم به مسیر دیگری میرود سوال کردم که اینجا نیست گفت نه جابجا شدند و یک کار کوچکی با تو دارند که با خودم گفتم حتما در رابطه با رفتن به داخل ایران است که بخواهم از اعضای خانواده ام را بیاورم که در ذهنم داشتم حرفها را مرور میکردم که رسیدیم به مقر خالی لکشر ۶۰ که وقتی از ماشین پیاده شدم یک نفر بیشتر انجا بیرون نبود و وارد اولین اتاق شدم دیدم خواهری در کار نیست یک نفر که اسم او یادم نیست در اتاق بود که اسدلله به من گفت بشین بعد ان نفر یک برگه را جلوی من گذاشت و گفت این را بخوان و امضا بکن وقتی خواندم چشمم چهارتا شد گفتم خاطرات غلامرضا شکری از زندان سازمان مجاهدین خلق : روزهای سیاه غلامرضا شکری ، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 21.07.2020 […]
خاطرات غلامرضا شکری از زندان سازمان مجاهدین خلق : روزهای سیاه
یک چیزهای داشت اتفاق میافتاد که من و دیگران خبر نداشتیم تا یک روزی بود که همه نفرات را به سالن غذا خوری که در پایین مقر بود و به سالن اف ام دو معروف بود بردند و انجا گفتند یک توجیه داریم که به هر کسی برگه ای دادند و گفتند که هر کسی میخواهد خواهر یا برادرش یا اقوام جوانی که دارد را برای پیوستن بیاورد را در این برگها با مشخصات کامل و ادرس کامل شهر و محله بنویسید که همه مشغول ان شدند و گفتند هر کسی داوطلب است میتواند خودش را برای این کار بنویسد تا بفرستیم که اینجا خیلی شک برانگیز بود که مشخص بود میخواهند کاری بکنند . دو ماه از این ماجرا گذشت که کم کم دیدیم نفرات مقر دارند کم میشوند که همه به این باور بودند که نفرات خودشان داوطلب شده اند که بروند نیرو از داخل ایران بیاورند که همه ازیک دیگر سوال میکردیم ولی جرات نمیکردیم از فرماندهان سوال بکنیم تا این که روز موعود فرا رسید. خاطرات غلامرضا شکری از زندان سازمان مجاهدین خلق : روزهای سیاه غلامرضا شکری ، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 12.07.2020 […]
غلامرضا شکری: رانده شدگان در عراق، واماندگان در آلبانی
اما سوال اینجاست، چرا طی این سالیان نتوانستند به ان اهداف کثیف خود برسند تا زمانی که در عراقبودندو زیر بال و پر صدام قرار داشتند و میگفتند سید ریئس […]
غلامرضا شکری: خانواده خاری در چشم رجوی
این اسمان و ریسمان بافتنهای این فرقه که خانواده را به دشمن اصلی و ان را تبدیل به وزارت اطلاعات بکند که کسی برای دیدار عزیزش نرود فقط شامل حال […]
غلامرضا شکری: رجوی خائن در موضوع ویروس کرونا به دنبال چیست؟
در پیام اخیر این جانی خائن در بحث کرونا و به دنبال اغتشاش و برهم زدن اسودگی مردم است و پیام پشت پیام که بیاید خیابانها و نیروهای انتظامی و […]
غلامرضا شکری: آهای فرقه رجوی ! به کجا چنین شتابان؟
آمریکا در ظاهر انچنان دست دم دنبالچه های فرقه رجوی را با اطلاعیه پمپئو قطع کرد که فکر بکنم رجوی و سران انها هنوز دارند گیج میزنند، هر چند که بعد از […]
غلام رضا شکری: حرف های فرقه مجاهدين و آدم كش قهار علی صفوی مصرف داخلی دارد
روزگار به این منوال نمی ماند که همیشه جاسوس آمريكا و عربها باشید روزي در دادگاه بايد بنشينيد و محاكمه شويد . فعلا که قربانيان نجات يافته از فرقه مجاهدين خلق در آلباني […]
غلامرضا شکری: وطن فروشی و جنگ افروزی رجوی
اما وقتی برنامه را دیدم متوجه شدم باز فرقه در مسیر جنگ افروزی، دروغهای دیگری را علم کرده تا شاید بتواند برامپ را راضی کند و اعلام جنگ و…!!!!!!!! میخ طویله به نقل از رجوی ملعون. حال راستش من ماندم این […]
غلامرضا شكری: خانم رجوی! دست مریزاد؛عجب هوادارانی دارید!
فرقه ای که دم از صداقت میزند چيزي که در وجودش نیست بازم دست به لجن پراکنی کرده که تماما دروغی بیش نیست این کسی که از قول او نوشته و […]
غلامرضا شکری : فرقه مجاهدین خلق و آخرین سی خرداد
حالا هم در آلبانی دلار های امریکایی و عربستانی خوبی داره خرج میکنه ، دکور سالن درست میکنه و شبانه روز آدم های بیچاره رو به کار میگیره تا بگه […]