دسته: نویسندگان
اعلام جدایی رسمی آقای هادی ثانی خانی از فرقه مجاهدین در آلبانی
فهیمه اروانی خندید و گفت ما همچین چیزی نداریم مگر ما سرپل رفتن نفرات از ایران به اروپا هستیم . گفتم درهر صورت من میخواهم بروم ازفضای اینجا و توپ وتانک وحشت […]
عبدالرحمان محمدیان: داستان انتر و لوطی در فرقه مجاهدین ـ کدام بام ، کدام جهان؟
تناقض سر تا پای دستگاه را فرا گرفته است و کوس رسواییشان از بام به زیر افتاده و طنین رسوایی آنان به گوش جهانیان می رسد و تعفن عملکردشان هر […]
حسن حيراني: مجاهد خلق يا اسير جنگي (قسمت دوم )
اما علی هاجری بعداز ورود به آلبانی توان ماندن در مسیر مبارزه را نداشت و با وصل به سفارت رژیم مسیر خیانت را برگزید. عجب کسی که در عراق برای […]
حسن حيراني: مجاهد خلق يا اسير جنگی؟
گو اينكه اين اسير جنگي سابق بعد از سي سال خرحمالي براي شما بي صفتها همچنان اسير جنگي سابق بوده و يا اينكه جنگيدن در مقابل دشمن متجاوزبه خاك كشور […]
حسن حيراني : چند نكته از ما قضاوت از شما، به مناسبت مرگ محمد سيدي كاشاني
غيبت فردي كه قبلا او را باد ميكردن و از وي خيلي استفاده تبليغاتي در مبارزه و مقاومت براي آزادي ؟!؟!؟ ميشد خيلي تو چشم ميزد. درحالي كه با همان […]
خاطرات حسن شهباز ، از پیوستگی تا جدایی از مجاهدین خلق در آلبانی ـ قسمت چهارم
مثلا ميگفتند دركجاى دنيا درارتش ها ديده ايد كه نفرات رده بالا ، با رده هاى مختلف و با سابقه ، در تمام مزايا و امتيازات با كسى كه تازه […]
خاطرات من محمد عظيم ميش مست ، قسمت دوم: اسارت توسط ارتش متجاوز صدام حسین
به هر صورت به مرحله آتش بس رسیدیم و دوران سیاه اسارت روبه اتمام بود خلاصه نزدیک به نه سال اسارت را با تمام بالا وپایینها وزنج وعذابش را تحمل […]
حسن حیرانی: ارتش سایبری مریم پاک رهایی (قسمت اول)
به هر حال نفراتی که در بالای فرقه رجوی مشرف و مطلع ازموضوعات و شرايط بودند ميدانستند که علت این عقب ماندگی در صحنه سياسي اوضاع و تحولاتی که در […]
درد های من ـ خاطرات علی هاجری ـ قسمت اول
سه سال و دو ماه انتظار کشیدم که روزی به وطن برگردم ولی یک تصمیم گیری غلط تمام معادلات را بهم زد و باز سرنوشت من تغییر کرد اینبار رفتن […]
حسن حیرانی: هیچ آرایشی شخصیت زشت رجوی را نمی پوشاند
آیا به کشتن دادن افراد دراشرف که خود ما زمانی آلت دست شما بودیم وبه دستور تشكيلاتي عراقی ها را تحریک میکردیم که شلیک کنند و بالطبع نفرات کشته شوند […]
محمد عظیم میش مست: ” خاطرات من ” قسمت اول ـ مهرماه 1359 بعد از تجاوز ارتش صدام حسین به خاک ایران اسیر شدم
همانطور كه در اعلام جدايي خودم گفتم با توجه به آنچه كه در اين ساليان سياه برمن و امثال من گذشت بر آن شدم كه صداي خفته و خسته قربانيان […]
حسن شهباز : از پیوستگی تا جدایی از مجاهدین خلق
در انجا به ياد خاطراتى از سال 60 افتادم اينكه دو بار در تهران محاصره خانه ها تيمى و در گيرى آنها را از نزديك ديده بودم ،سپاه و بسيج […]